نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۳۳

۱

هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش

آمد به این دیار که باد این دیار خوش

۲

هر جنس خوش که ابر و زمین صرفه کرده بود

شد صرف این بهار که باد این بهار خوش

۳

دارم درین دیار مغان شیوه دلبری

بی خود خوش و میانه خوش و هوشیار خوش

۴

چون پیک نوبهار درآید به بوستان

از در درآید و کشمکش در کنار خوش

۵

دستار افکند خم کاکل پراکند

کاین است وضع صحبت و زینسان نگار خوش

۶

شاد و شکفته مطرب و ساغر طلب کند

یک سو نهد حجاب و درآید به کار خوش

۷

هرگه کند شتاب به رفتن که دیر شد

تسکین دهم دلش که سکون و قرار خوش

۸

تا دم زند که روز چه رفت وز هفته چند

نگذارمش شمار، که نبود شمار خوش

۹

او در وداع و من به جزع کز می و بهار

رطلی سه چار مانده و روزی سه چار خوش

۱۰

ساغر کنم لبالب و گویم سبک بنوش

در موسم بهار نباشد خمار خوش

۱۱

چندان که گویمش گذران است عمر باش

گوید صبا روانه به و گل سوار خوش

۱۲

کاری به لابه پیش «نظیری » نمی رود

باشد به او گذاشتن اختیار خوش

تصاویر و صوت

دیوان نظیری نیشابوری با تصحیح و تعلیقات محمدرضا طاهری - نظیری نیشابوری - تصویر ۳۱۷

نظرات