نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۵۴

۱

افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخش

از دام به ما پیچی و از زلف خمی بخش

۲

زین کعبه نشینان گره دل نگشاید

توفیق نگاهی ز غزال حرمی بخش

۳

عفو تو پسندیده ام و کیش برهمن

یا حورلقایی برسان یا صنمی بخش

۴

تا سجده کنم نقش پی راست روان را

زین قوم سراغم به نشان قدمی بخش

۵

ما سوختگان را به جگر آب نباشد

کافی به سرشکی ده و بحری به نمی بخش

۶

آن شیشه که بر طاق بلندست فرود آر

زان باده که دستی نرسیدست دمی بخش

۷

بر خوان تو امساک نباشد جگری ده

مرسوم تو نقصان نپذیرد کرمی بخش

۸

غم های تو آسوده کند عالم و گوید

گر غم به کسی می دهی این گونه غمی بخش

۹

گر دیده ام از فکر تو محجوب نظرها

با عشق که گفتست کز آتش ارمی بخش

۱۰

تنهایی و خلوت طلبد عشق «نظیری »

این خیل و خدم را به امیر حشمی بخش

تصاویر و صوت

نظرات