نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۶۷

۱

روی دل با دوست باید داشت در مرگ و نشاط

راست رفتی در محبت، راست رفتی در صراط

۲

دوستی با دشمنان دوست دشمن دوستی است

تا نباشد دل موافق درنگیرد اختلاط

۳

اعتدال از سرو باغ آموز نی از خار و گل

نه سراپا بستگی نی پای تا سر انبساط

۴

چیست این گردون طلسمی بوالعجب تعویذ دهر

سر نمی آرد کسی بیرونش از خط و نقاط

۵

آسمان دیریست دلگیرست از بازی خویش

لیک داو آخر نمی گردد که برچیند بساط

۶

نیست در کل جهان جزوی که آن در کار نیست

نقطه ای کم می شود می ریزد از هم ارتباط

۷

نظم عالم را حکیمی هست آخر، روشنست

حکمتش از استواری ز استواری احتیاط

۸

خود عجب دارم که در کنه جمال خود رسد

کی توان یک ذات را گفتن محیطست و محاط

۹

خیز فرض خود ادا فرما «نظیری » تا رویم

خواب در مسجد حرامست و اقامت در رباط

تصاویر و صوت

نظرات