
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۳۸۳
۱
جان به لب از شوق و می آرند پیغامم دروغ
دوست دور و نامه می سازند بر نامم دروغ
۲
راهب بتخانه را عز کرامت کی دهند
هست کشفم مکر و استدراج و الهامم دروغ
۳
بسته طامات رعنایان ره گردیده ام
چون روم دنبال حق افکنده در دامم دروغ
۴
محو نیرنگ مجازم ذوقم از تحقیق نیست
راست چون گویم که شیرینست در کامم دروغ
۵
رو به سوی قبله دارم دل به سوی سومنات
در نهان کفرم یقین در ظاهر اسلامم دروغ
۶
رام از افسانه و افسون هرکس می شوم
گر خوشم آید سخن اندازد از بامم دروغ
۷
چهره رنگین کرده عکس ساغر و پیمانه ام
پرتو مهر شفق افکنده بر شامم دروغ
۸
همچو طفل بی پدر می گریم از حرمان بخت
می دهد مادر نوید نقل و بادامم دروغ
۹
چون سپندم بر سر آتش «نظیری » بی قرار
گر کسی در عشق گوید هست آرامم دروغ
نظرات