نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۹۲

۱

رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق

تو را دلی ز غم آزاد همچو بیت عتیق

۲

به جستجوی تو دست از دو کون افشاندم

به سالکان مجرد خدا دهد توفیق

۳

دلم به چاه زنخدان و ابروی تست

اگر به عرش عظیم است گر به بحر عمیق

۴

به راه آمدم از عهد بر طریقت عشق

ز کودکی نشدم آشنا به هیچ طریق

۵

بیا و هرچه بجز دین تست غارت ده

که بی دلایل و اعجاز کرده ام تصدیق

۶

ز صد گره گرهی وانکردم از زلفت

بسی گداختم و گشتم از خیال دقیق

۷

تو می به جام دگر کن که در پیاله من

به از شراب عقیقی بود سرشک عقیق

۸

سحر ز روح چمن بی ریاح معلومست

که جمع می شود اجزای گل پس از تفریق

۹

تو می پرست و نظرباز شود که طبع تو را

مجاز می برد آخر به جانب تحقیق

۱۰

ببین خزان و بهار جهان و عبرت گیر

که در مواعظ و پندست روزگار شفیق

۱۱

کسی که خاست به شبگیر مزد خویش گرفت

ز کاهلی است که افتاده کار در تعویق

۱۲

به این سپاس که دوران مسلم است تو را

به خاص و عام «نظیری » بده شراب رحیق

تصاویر و صوت

دیوان نظیری نیشابوری با تصحیح و تعلیقات محمدرضا طاهری - نظیری نیشابوری - تصویر ۲۵۶

نظرات