نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۹۵

۱

درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک

بانگ طلب برآمد دل را سفر مبارک

۲

بالین ارجمندان خشت در مغان است

بر روی صبح خیزان باشد نظر مبارک

۳

عشق از کمین برون تاخت عقل از میان برآمد

عجب و غرور بشکست فتح و ظفر مبارک

۴

شب های درد و ماتم شد روز تا قیامت

این آفتاب تابان بر بام و در مبارک

۵

بر جان و سر نلرزم در عاشقی که باشد

بسیار منفعت را اندک ضرر مبارک

۶

فال سیاه روزی بر بخت بد شگون شد

آواز نوحه باشد بر نوحه گر مبارک

۷

آنجا که عاشقانند اختر بعکس گردد

دل در بلا سعیدست جان در خطر مبارک

۸

طفلی بعار بگذشت پیری به عیب آمد

نی بر سر پسر شگونم نی بر پدر مبارک

۹

هان ای پسر که طفلی علم جفا میاموز

هرچند جهل شومست هست این قدر مبارک

۱۰

کونین عرضه کردند بر همت «نظیری »

بگزید فقر و گفتا این مختصر مبارک

تصاویر و صوت

نظرات