نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۹۹

۱

مرحبا ساقی خجسته جمال

از جمالت دو کون مالامال

۲

به ترازوی اجر سنجیده

نشئه را قدر و جرعه را مثقال

۳

می تو در شریعت تو حرام

خون ما در محبت تو حلال

۴

رفت دوران حاتم و کسری

ماند از جود وز عدلشان تمثال

۵

پیش تر فعل بود و قول نبود

نیست فعل این زمان و هست اقوال

۶

جوی شیرین و قصرخسرو را

از بیابان بپرس و از اطلال

۷

گریه بر مادران کنند از بخت

چون بزایند این زمان اطفال

۸

غم ترکان چنان گرفته دلم

که طرب را درو نمانده مجال

۹

در دیاری که تنگ چشمانند

بیم قحط است در فراخی سال

۱۰

زین عطش ها که در دل چاک است

به زلال است تشنه طبع زلال

۱۱

شبهه عشق از «نظیری » پرس

بوعلی حل نکرده این اشکال

تصاویر و صوت

نظرات