نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۴۳۰

۱

زین غم نه گریه آید و نی ناله برکشم

سخت است حال مشکل اگر تا سحر کشم

۲

غایب نگشته از نظر از پا درآمدم

من آن نیم که رنج فراق سفر کشم

۳

آن بلبل ندیده بهارم که انتظار

در آشیان ز کوتهی بال و پر کشم

۴

بدخوی خانه زادم و مغرور خدمتم

معذورم ار ز امر تو یک بار سرکشم

۵

پیدا شود که هرچه مرا هست زان تست

فردا که رخت خویش ازین کوبه درکشم

۶

ما و سفال آن سگ کو زانکه این شراب

مستی نمی دهد چو ز جام دگر کشم

۷

چندان مرو ز هوش «نظیری » به روز وصل

کین جان بی بهاش به پیش نظر کشم

تصاویر و صوت

نظرات