
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۴۴۱
۱
خواهم که به آزادی دل نام برآرم
این طوطی شیرین سخن از دام برآرم
۲
گر زین قفس تنگ برآیم دو سه گامی
چون کبک دری قهقهه از کام برآرم
۳
زین گونه که ناوک فکنانم به کمین اند
صد بال و پرم کم بود ار وام برآرم
۴
ممنونم ازین دل شکنان گر بگذارند
کز میکده حالی قدح و جام برآرم
۵
ای بار تعلق خود ازان نخل فرو بار
کز شاخ اگر من کشمت خام برآرم
۶
این دل که جگرگوشه شیر است به همت
بهتر که چنینش جگرآشام برآرم
۷
دل برکنم از یار جفاپیشه «نظیری »
در شهر به بدعهدی اگر نام برآرم
نظرات