نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۴۴۳

۱

امروز پیشت از غم خود دم نمی‌زنم

فارغ نشین که بزم تو برهم نمی‌زنم

۲

انداختم به بردن شادی هزار کم

غیر از دو شش به باختن غم نمی‌زنم

۳

نازم به این شرف که غلام محبتم

لاف نسبت ز نسبت آدم نمی‌زنم

۴

صد ره سوار همتم از این و آن گذشت

با آنکه تازیانه بر ادهم نمی‌زنم

۵

می‌سازم ارچه دست دغا بیش می‌کند

می‌بازم ارچه نقش وفا کم نمی‌زنم

۶

امروز بهتر است «نظیری» جراحتم

آسوده‌ام که دست به مرهم نمی‌زنم

تصاویر و صوت

نظرات