نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۴۵۸
۱
یک گلیم، اما به رتبت چون خُم و پیمانه‌ایم
مختلف در رنگ و بوییم ارچه از یک دانه‌ایم
۲
سر معبودیم و با شرک خفی هم‌پرده‌ایم
روح مسجودیم و با نَفْسِ دنی هم خانه‌ایم
۳
طبع معشوقی و لاف عاشقی از ما خطاست
طعمه ناریم گر شمعیم اگر پروانه‌ایم
۴
گنج در ویرانه باید کرد پیدا ای عجب
بوالعجب‌تر این که خود گنجیم و خود ویرانه‌ایم
۵
قفل‌ها از ما گشاید فتح‌ها از ما شود
هرکجا تقدیر مفتاح است ما دندانه‌ایم
۶
کاشف نیت چو شکل قرعه ده نقطه‌ایم
رهزن باطن چو فال سبحه صد دانه‌ایم
۷
با بد و نیک ارچه یک‌روییم همچون آینه
در صلاح کار در هم صد زبان چون شانه‌ایم
۸
گر پریشانیم عطر سنبل آشفته‌ایم
ور سیه‌کاریم کحل نرگس مستانه‌ایم
۹
آمدیم از علم در تقریر و سرگردان شدیم
زانکه چشم دهر در خوابست و ما افسانه‌ایم
۱۰
در طریق بردباری گر «نظیری» عاجزیم
شکر لله در ره وارستگی مردانه‌ایم
تصاویر و صوت
نظرات