نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۴۶۲

۱

کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر دارم

به ساقی تلخ می گویم که دل جایی دگر دارم

۲

نظر گردد حجاب آنجا که من دیدار می بینم

نهان از چشم ظاهربین تماشایی دگر دارم

۳

به روی فهم ریزم مزد عقل کارفرما را

که غیر از کار او بر سر تقاضایی دگر دارم

۴

ندانم با که در حرفم همین مقدار می دانم

که با خود هر نفس آشوب و غوغایی دگر دارم

۵

حدیث طور از من پرس از محمل چه می پرسی

که من پی بر پی مجنون صحرایی دگر دارم

۶

به مژگان ابر سیرابم بشارت کوه و صحرا را

که در هر قطره آب دیده دریایی دگر دارم

۷

چه داند فهم کوته بال جولانگاه شوقم را

که او راه دگر رفتست و من جایی دگر دارم

۸

خرد را نیست در سودای من یک ذره گنجایی

که او رایی دگر کردست و من رایی دگر دارم

۹

«نظیری » برتر از مطلب برآوردست همت را

که برتر از تمنا من تمنایی دگر دارم

تصاویر و صوت

نظرات