
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۴۶۶
۱
صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من
صد غصه تیغ تیز کند در عناد من
۲
گردد ز شیخ و برهمنم کار بسته تر
در چین ابروی تو گره شد گشاد من
۳
تسبیح و سجده از گل میخانه می کنم
خاک مرادبخش برآد مراد من
۴
پروای راهب و سر زنارم از کجاست
باید به بت درست بود اعتقاد من
۵
بعد وصال رخنه به کارم نمی کند
از بس به عشق گشته قوی اتحاد من
۶
بر آتشم خمار شراب تو آب ریخت
جامی بنوش و دود برآر از نهاد من
۷
چندی به حیله رفت «نظیری » به راه عقل
هرگز بر آن ربوده نبود اعتماد من
تصاویر و صوت

نظرات