
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۴۷۹
۱
بیمار بیدردی دلا درمان نخواهی یافتن
وحی ار به تو نازل شود ایمان نخواهی یافتن
۲
چرخیست در گرد آمده کاریست سر در گم شده
سررشته کز کف دادهای آسان نخواهی یافتن
۳
قربی که خاصان شهش در آرزوی یک دمند
مفت از خطا درباختی ارزان نخواهی یافتن
۴
باشد سخن سیم و گهر نزد معیر پاک بر
کآن دم که نرخش بشکند تاوان نخواهی یافتن
۵
باغی است طبعت پر شجر از نظم و نثرش شاخ و بر
دهقان ترازش گر کند نقصان نخواهی یافتن
۶
از جویبار خود نوا بر نوبهار من مزن
فردا چو صحرا بشکفد بستان نخواهی یافتن
۷
شب رخت سودا باز کن ورنه به وقت صبحدم
از گرمی بازار من دکان نخواهی یافتن
۸
سلطان ظالم را ظفر بر لشکر مظلوم نیست
درویش اگر ماند به جا سلطان نخواهی یافتن
۹
احسان ساقی بیزیان ظرف «نظیری» بیکران
دور ار چنین گردان شود مهمان نخواهی یافتن
نظرات