
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۵۰۰
۱
تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده
ترک بالین حریر و بستر سنجاب ده
۲
نقش هر پندار پیش آید، به می از دل بشوی
سر به صورت خانه نام و نسب سیلاب ده
۳
ساقی ار نوشی بگوید، زهد و تقوا کن نثار
مطرب ار دستی برآرد، جبه و جلباب ده
۴
پادشه رند است و عارف، جامه رندی بپوش
جبه سالوس و تسبیح ریا پرتاب ده
۵
دردمندان را علاجی زان نظر دریوزه کن
مستحقان را زکاتی زان دو لعل ناب ده
۶
چون چنین کردی روش بر کوه صحرا کن گذر
خار و خارا را خواص قاقم و سنجاب ده
۷
توسن طبع و هوا سر داده میرانی کجا
دور از مقصد شدی آخر عنانی تاب ده
۸
از سیه چشمان هندی آب در چشمت نماند
آب ریزان می شود در یزد چشمی آب ده
۹
ره خطرناک است و منزل دور و رهزن در کمین
روز بی گه شد «نظیری »، ترک این اسباب ده
نظرات