نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۵۰۳

۱

از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنود نه

صد بار رنجیدی ز ما ما را گناهی بود؟ نه

۲

عاشق منافق می‌شود از غمزه غماز تو

صد فتنه انگیزی دمی قصدت زیان و سود نه

۳

حسنت نمک‌ها ریخته عشقت جگرها سوخته

از پختن سودای تو حاصل جز اشک و دود نه

۴

نی قهر و جنگی بر ملا، نی مهر و لطفی در خفا

آخر نمی‌دانم چیم مقبول نه مردود نه

۵

اندیشه پنهان تو سرمایه سودای ماست

صد جان اگر نقصان شود در راه تو نابود نه

۶

تا تو نکوتر می‌شوی من مبتلاتر می‌شوم

حسن تو را رو در بهی درد مرا بهبود نه

۷

عیش ضعیف تلخ ما یارب نصیب کس مباد

در مجلس ما چاشنی در مجمر ما عود نه

۸

هم‌صحبتان در وجد و ما از ثقل برجا مانده‌ایم

ما کاهلان را جنبشی از نغمه داوود نه

۹

در افتراق حال ما صد کوکب منحوس هست

در اجتماع کار ما یک اختر مسعود نه

۱۰

گردید قسمت در ازل نایابی و سرگشتگی

یک سالک جوینده را رو جانب مقصود نه

۱۱

یار از صبوحی سرخوشان، اصحاب مجلس میْ‌کشان

هجر «نظیری » را سبب جز بخت خواب‌آلود نه

تصاویر و صوت

نظرات