
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۵۰۵
۱
شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده
هر که زین راه گذشتست گرفتار شده
۲
گل که خندان و شکفتست به این می نازد
که به پای دلش از کوچه ما خار شده
۳
گر بارزی که مقیم سر کویش گردی
بس غریبان نگری بی دل و بی یار شده
۴
بس کند غارت هندو و مسلمان زلفش
بر سر کوش به هم سبحه و زنار شده
۵
آشیان همه مرغان چمن ویران کرد
که به شب نرگسش از زمزمه بیدار شده
۶
ماه کنعان سفری کرد که بازاری دید
یوسف ماست که راهش همه بازار شده
۷
صد حسین از لب او شربت کامی نچشید
بر سر کویش ازین عربده بسیار شده
۸
هر که را جان و دلی هست کند در کارش
زود بینی دو جهان بر سر این کار شده
۹
هجر و مخموری همسایه «نظیری » سهل است
بخت آن مست که در میکده هشیار شده
نظرات