
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۵۳۰
۱
چند ما را به مدارا و فسون بند کنی؟
تا کی این رشته شود پاره و پیوند کنی؟
۲
نگه بیهده بر دامن مژگان دوزی
خنده ساخته بر گوشه لب بند کنی
۳
این شکرپاره فروشان همه عیارانند
بر تو حیفست که دل در گرو قند کنی
۴
گر کنی هم نفسی با ادب آموزان کن
برخوری چون طلب از نخل برومند کنی
۵
طبع نادان سبکسار نگیری زنهار
وزن خود راست به میزان خردمند کنی
۶
پند من بشنو و بر چهره فشان گریه تلخ
کاین نه هزلست که تحسین به شکرخند کنی
۷
خجل از کرده خود تا نشوی می باید
حلم را بر غضب و خشم خداوند کنی
۸
بهتر از صحبت ارباب خرد بگزینی
ترک هم بزمی پرشور و شرر چند کنی
۹
گنج بی رنج «نظیری » چه بود می دانی؟
بنشینی و دل از وسوسه خرسند کنی
نظرات