
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۵۳۲
۱
از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای
چون گل به زیر پرده صد خار بوده ای
۲
از نور دیده در نظر ما عیان تری
پنهان نموده ای و پدیدار بوده ای
۳
فریاد جان همه ز گرفتاری فراق
تو در میان جان گرفتار بوده ای
۴
خامش که گشته ایم در اندیشه گشته ای
گویا که بوده ایم به گفتار بوده ای
۵
هم طره فتنه زا شد و هم غمزه عشوه گر
کز شور حسن بر سر اظهار بوده ای
۶
در هر نظاره کشف حجب بیشتر شود
تو نور دیده مایه دیدار بوده ای
۷
قومی تو را ز خلوت و عزلت طلب کنند
تو شور شهر و فتنه بازار بوده ای
۸
دل هرچه بوده است تو دلجوی گشته ای
غم هر که داده است تو غمخوار بوده ای
۹
انکار حال ما چه کنی کز دم الست
با ما به دیر و میکده در کار بوده ای
۱۰
پرسش چه می کنی ز خطا و صواب ما
چون هر چه کرده ایم خبردار بوده ای
۱۱
جان مست می شود ز حدیث لبت مگر
هم صحبت «نظیری » خمار بوده ای
تصاویر و صوت

نظرات