
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۷۵
۱
گریزد از صف ما هر که مرد غوغا نیست
کسی که کشته نشد از قبیله ما نیست
۲
جمال مغبچه دیدی شراب مغبچه نوش
مگوی عذر که در کیش ما مدارا نیست
۳
ز پای تا به سرش ناز و غمزه در اعراض
هزار معرکه و رخصت تماشا نیست
۴
به حکم عقل عمل در طریق عشق مکن
که راه دور کند رهبری که دانا نیست
۵
فلک سراسر بازار دهر غم چیدست
نشاط نیست که یک جای هست یک جا نیست
۶
نشاط رفته ز دوران به صبر بستانیم
که بد معامله آزرده از تقاضا نیست
۷
هوای وصل کسی می کند که بوالهوس است
که در آن دلی که محبت بود تمنا نیست
۸
«نظیری » است به حالی ز غمزه خونین تر
به شکوه تا دلت آزرده است گویا نیست
تصاویر و صوت

نظرات
محمد رضا قاضی