
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۸۰
۱
در شهر ما به دولت عشق احتیاج نیست
در هیچ گوشه نیست که صد تخت و تاج نیست
۲
چشم تری به چین جبین می توان فروخت
کار وفا هنوز چنان بی رواج نیست
۳
خاطر به خنده گل و مل وانمی شود
غیر از گریستن غم دل را علاج نیست
۴
شهری به شیشه دل ما سنگ می زنند
در هیچ پای نیشتری از زجاج نیست
۵
کس زیر چرخ توسن آزادگی نتاخت
تاراج می کنند به راهی که باج نیست
۶
ما خط رسانده ایم به مهر مسلمی
آفت رسیده را غم باج و خراج نیست
۷
از نوش روزگار «نظیری » گداختیم
این باده را موافقتی با مواج نیست
نظرات