نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۸۶

۱

ره حریف گرفتم که شیشه یار منست

خرد پیاده شد از من که می سوار منست

۲

جراحتم همه راحت شد از سعادت عشق

گلی که در ره من بکشفد ز خار منست

۳

اگر درستیی در کار جام و مینا هست؟

شکسته بسته یی از عهد استوار منست

۴

صبا به طرف چمن خواند و ابر بر لب کشت

به هر دو گام حریفی در انتظار منست

۵

شراب و حور میسر شکیب و توبه کراست؟

شفیع جرم خوشی های روزگار منست

۶

شبی که با تو قدح نوشم و لبی بگزم

کند فرشته سجودم که کار کار منست

۷

گلم به آتش دل آب می خورد همه عمر

شکفته روئیی جاوید با بهار منست

۸

به سوز و ساز حریفم به آه و نالم حریص

غمست داروی دردی که سازگار منست

۹

به اختیار دلا جان بباز و حال مپرس

که اختیار «نظیری » هم اختیار منست

تصاویر و صوت

نظرات