نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۸۷

۱

هر که را معنی نمی خیزد ز دل گفتار نیست

نیست یک عارف که هم ساقی و هم خمار نیست

۲

خار خار کوی یاری هست هر کس را دلیست

نشکفد هر گل که در پای دلش این خار نیست

۳

سحر چشم بت به کارست و دعای برهمن

گبر هر تاری که بندد بر میان زنار نیست

۴

توبه هشیار، می گویند می گردد قبول

تا ننوشم می مرا یارای استغفار نیست

۵

مستی و شاهدپرستی، هرزه خندی و نشاط

کار کار می گسارانست و دیگر کار نیست

۶

پیش پای گرم و سرد روزگار افتاده ام

سایه در ویرانه ام از پستی دیوار نیست

۷

اندکی ای ناله امشب بی اثر می یابمت

آن که هر شب می شنید امشب مگر بیدار نیست

۸

مردم از شرمندگی تا چند با هر ناکسی

مردمت از دور بنمایند و گویم یار نیست

۹

مجلس آخر شد «نظیری » حال خود با او بگو

هر نفس بزمی و هر دم صحبتی در کار نیست

تصاویر و صوت

دیوان نظیری نیشابوری با تصحیح و تعلیقات محمدرضا طاهری - نظیری نیشابوری - تصویر ۹۰

نظرات