نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۸۹

۱

دلی دارم که طاقت کار او نیست

تحمل غیر عیب و عار او نیست

۲

دلی دارم که قلزم های مواج

حریف آه آتش بار او نیست

۳

دل سختم به راحت می ستیزد

فلک را دست بر آزار او نیست

۴

نشاط عندلیب از بوی و رنگست

نوای ما ز موسیقار او نیست

۵

کجا صنعان کجا بغداد مستان؟

انا الحق گو سری بر دار او نیست

۶

کجا باشد به بند و قید دستار؟

سر مجنون، که جز سربار او نیست

۷

مریض عشق را مردن علاجست

دوای درد در بازار او نیست

۸

سر مرغی نپرد در کمینگاه

که آب و دانه در منقار او نیست

۹

زبان بازی کند سوسن از آنست

که آب شرم در رخسار او نیست

۱۰

به این شد کعبه از کوی تو ممتاز

که رشکی بر در و دیوار او نیست

۱۱

«نظیری » این عبیر از عشق سازد

کدامین عطر کز گلزار او نیست

تصاویر و صوت

نظرات