
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۰۱
۱
هر چه جز ذکر تو افسانهٔ لاطایل بود
هر چه جز یاد تو اندیشهٔ بیحاصل بود
۲
بهوس بیهده دادیم دل از دست و دریغ
کانچه جستیم و ندیدیم ز کس با دل بود
۳
از طلب حاصلم این شد که کنون دانستم
کانچه را میطلبم بی طلبی حاصل بود
۴
ستم هجر تو را نیست علاج ارنه بوصل
اثر سد ستم از نیم نگه باطل بود
۵
نکنم گوش بافسانه ی ناصح که خود او
منع دیوانه نمیگرد اگر عاقل بود
۶
دل قوی کن تو در این مرحله ، با سستیِ عزم،
هر که بگذاشت قدم کار بر او مشکل بود
۷
از تعب رنجه نشد، راحت از آن یافت نشاط
سرو از آن گشت سر افراز که پا در گل بود
تصاویر و صوت

نظرات
سیدمحمد جهانشاهی