
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۰۹
۱
عشق از اول رخنه در تن میکند
خانه روشن خور ز روزن میکند
۲
آنچنان آشفتهام کآشفتگی
زلف دلبر وام از من میکند
۳
تیرهروزم لیک هرشب چرخ را
آهم از یک شعله روشن میکند
۴
تیغ عشق از مغز جان بگذشت و عقل
رشته بیحاصل به سوزن میکند
۵
شهوت آتش نفس نمرود است و عشق
آنکه آتش رشک گلشن میکند
۶
نفس اگر رویینتن آمد گوییا
عشق کار سد تهمتن میکند
۷
خار این گلزار و دامان نشاط
هرکه بینی گل به دامن میکند
نظرات