
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۲۱
۱
بادهٔ عشق ترا دل جام شد
پرتو روی ترا جان نام شد
۲
زین سپس پیمان غم باید شکست
نوبت پیمانه، عهد جام شد
۳
در شمار خاصگان مردود ماست
هر که او مقبول طبع عام شد
۴
بی رخ و زلفش چهار بر ما گذشت
تا شبی شد صبح و روزی شام شد
۵
ترک بدخو سرکشی از سرنهاد
اندک اندک مرغ وحشی رام شد
۶
در رهش گفتم فشانم جان نشاط
آن هم اندر کار یک پیغام شد
نظرات