نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۱۲۵

۱

بهار و موکب منصور شه ردیف هم آمد

شکست تو به قرین نیز با شکست غم آمد

۲

بظاهر ار ستمی شد زدی بباغ، کرم بود

که این کرامت گلشن ز فیض آن ستم آمد

۳

ز چهره پرده برافکن که عهد جلوه ی گل شد

بجام باده در افکن که روز جشن جم آمد

۴

مؤذن اینکه نظر میکند بجانب مشرق

بگو بطلعت و زلفش ببین که صبحدم آمد

۵

چه راه بود که هر کس که پیش رفت پس افتاد

چه سود بود که هر کس که بیش برد کم آمد

۶

گمانم آنکه مرا حاجتیست در خور جودش

خجل بمانده ام اکنون که نوبت کرم آمد

۷

بحاجت دگرش حاجت او فتاد همانا

که احتیاج نشاط از غنای دوست کم آمد

تصاویر و صوت

نظرات