
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۷
۱
پیداست سر وحدت از اعیان اماتری
العکس فی المرایا والنقش فی القوی
۲
شد مختلف بمخرج اگر نه چه شد که هست
یک صوت و یک ترانه گهی مدح و گه هجا
۳
هستی چو بحر و دل چو یکی کشتی اندار آن
از نفس بادبانش و از عقل نا خدا
۴
عشق است باد و هست ازو ره سوی مراد
لیک از صواب گاه گراید سوی خطا
۵
انظر فمارایت سوی البحر اذ رایت
موجا بدا ومنه بدافیه ما بدا
۶
گاهی صواب نام نهیمش گهی خطا
گه ناخدا خطاب دهیمش گهی خدا
۷
بازلف و روی او نه اثر ماند از نشاط
لاالشمس فی الدجیة لاالبدر فی الضحی
تصاویر و صوت

نظرات