
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۳۰
۱
او میرود ز پیش و من اندر قفای او
او فارغ است از من و من مبتلای او
۲
مشکین کمند گیسویش افتاده از قفا
هر جا دلیست میکشد اندر قفا ی او
۳
گفتم که از خطای من افزون چه میشود
شرمنده تر شدم چو بدیدم عطای او
تصاویر و صوت

نظرات