
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۴۰
۱
هوسی میبردم سوی کسی
تا چه بازم بسر آرد هوسی
۲
خبری نیستم از راه هنوز
ناله ای میشنوم از جرسی
۳
ذوق پرواز چه داند مرغی
کامد از ببضه برون در قفسی
۴
عشق نگذاشت کر از من اثری
عیب عاشق نتوان گفت بسی
۵
هیچ عاقل ننهد جرم بوی
بر سر آتش اگر سوخت خسی
۶
عشق و فرمان خرد کی باشد
شاهبازی بمراد مگسی
۷
زیر پا تا ننهی سر نبود
بسر زلف ویت دسترسی
۸
با که گوید سخن دوست نشاط
که ندارد بجز از دوست کسی
نظرات