نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۲۴۶

۱

نشاید ار چو تویی در کنار من باشی

همین بس است که گویند یار من باشی

۲

مرا بیک نگه از خود خجل توانی کرد

مباد کز ستمی شرمسار من باشی

۳

تو کز میان دل من قدم برون ننهی

نمیشود که دمی در کنار من باشی

۴

بباغ مشک فشان میوزد نسیم بهار

بیا که مرهم جان فکار من باشی

۵

چو عکس سرو بن از جویبار باغ عیان

بدیده از مژه ی اشکبار من باشی

۶

چو شاهد ظفر اندر وصال موکب شاه

گه از یمین و گهی از یسار من باشی

۷

چو خاک درگه شاه جهان ردیده ی ما

فروغ مردمک چشم تار من باشی

۸

یگانه فتحعلی شه که نیست در عهدش

غمی اگر تو دمی غمگسار من باشی

۹

چه غم که نیست سزاوار بند گیت نشاط

تو را سزد که خداوندگار من باشی

تصاویر و صوت

نظرات