نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۲۴۷

۱

چرا چو ابر نگریی چرا چو باد نکوشی

چرا بروز ننالی چرا بشب نخروشی

۲

نشسته بیخود و غافل ز کار اول و آخر

که از چه چشم گشودی و از چه دیده نپوشی

۳

بدین بطالت و عطلت بدین جهالت و غفلت

نهی بخویش چه تهمت گر اهل دانش و هوشی

۴

در سرای گشودند و باز پا نگشایی

بدجله راه نمودند و باز آب ننوشی

۵

بغیر عشق اثری نیست ورنه چیست که واعظ

به سد حدیث نکرد آنچه بلبلی به خروشی

۶

بصدق کوش و ارادت که دوش بر سر این ره

بگوش سالکی این نکته میسرود سروشی

۷

بهر طرف که نهی رو قدم سپار و میندیش

که ره بدوست بیابی اگر بصدق بکوشی

۸

ز ذوق بندگی ای خواجه گر شوی چو من آگه

اگر بهیچ خرندت که خویشتن بفروشی

۹

نشاط از تو ندارد بجز غم تو تمنا

نه شاکی از تو به نیشی نه شاکر از تو به نوشی

تصاویر و صوت

نظرات