
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۸۱
۱
با بندهٔ صادق چه عتابی چه عطایی
با خواجهٔ مشفق چه ثوابی چه گناهی
۲
تدبیر من اینست که تقدیر تو خواهم
با جنبش صرصر چه کند پیکر کاهی
۳
غم نیست اگر بیکسم و هیچکسم نیست
آنرا که پناهیش نباشد تو پناهی
۴
شادم که سیه روزی و آشفتگی من
رهبر شود آخر بسر زلف سیاهی
۵
اکنون که خصلت سر زده بر ما نظری کن
درویشم و قانع ز گلستان بگیاهی
۶
گفتم ز نشاطت خبری هست بگو گفت
زین گونه بسی هست گدا بر در شاهی
نظرات