
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۳۹
۱
گرچه ما را پای تا سرجرم و سر تا پا خطاست
خواجه دید آنگه خرید، ار عیب ها پوشد رواست
۲
آنکه دستم داد اگر دستم بگیرد در خور است
آنکه مستم کرد اگر عذرم پذیرد هم سزاست
۳
گر بخشم آید حلیم است ار ببخشاید کریم
گر بخواند شهریار است ار براند پادشاست
۴
بی خطا گیرد که این عدل است و اینش عادل است
بی سزا بخشد که این فضل است و اینش اقتضاست
۵
وجهة فی کثرة الاصداع امسی واحدا
نیست جز یک روولی سد حلقه در زلف دو تاست
۶
این طلبکاران نعمت را بلایی در پی است
دوست جویان را بلا در پیش و نعمت در قفاست
۷
جز وجود شاه حاشا نعمتی جوید نشاط
جنت از طاعت نجوید آنکه جویای خداست
تصاویر و صوت

نظرات