
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۴
۱
هر بلایی کزو رسید مرا
به عطایی دهد نوید مرا
۲
دوش از زلف و ابروان میداد
گاه بیم و گهی امید مرا
۳
گه به شمشیر میبرید از من
گه به زنجیر میکشید مرا
۴
من همان بندهام که نادیده
به بهایی گران خرید مرا
۵
عیب او نبود ار به هیچ فروخت
بر من و عیب من چو دید مرا
۶
ستمش خاص و نعمتش عام است
خاصه بهر ستم گزید مرا
۷
تا بگوید که این نشاط منست
با غم خویش پرورید مرا
تصاویر و صوت

نظرات