نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۴۳

۱

غم به جایی فکند رخت که غمخواری هست

ای خوش آنجا که نه یاری نه پرستاری هست

۲

هر که یار دگرش نیست خدا یار ویست

هر که کاری بکسش نیست باوکاری هست

۳

آنکه اندیشه ی گلزار و گلشن در سر نیست

میتوان یافت که در پای دلش خاری هست

۴

نخرد خواجه ی ما گرچه بهیچش بدهند

بنده ای را که بجز خواجه خریداری هست

۵

رفت روزت به سیهکاری و غفلت، دریاب

تا ز خورشید اثری بر سر دیواری هست

۶

بلب لعل مناز اینهمه کز دولت شاه

این متاعیست که در هر سر بازاری هست

۷

زاهد از مجلس ما رخت برون بر که نشاط

ننهد پای در آن حلقه که هوشیاری هست

تصاویر و صوت

نظرات