
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۶۰
۱
گر شهر حرام است و گرماه صیام است
بودن نفسی بی می و معشوق حرام است
۲
آورده برفتار صنوبر که خرام است
کردست بپا شور قیامت که قیام است
۳
دل برده بیک عشوه که این رسم نگاه است
جان داده بیک گفته که این طرز کلام است
۴
زاهد مگر از وعده ی جنت برد از راه
آنرا که نه در کوی خرابات مقام است
۵
با غیرنه خشمی، نه بما گوشه ی چشمی
چیزی که در او جای نشاط است کدام است
تصاویر و صوت

نظرات