
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۶۵
۱
اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست
برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست
۲
منظر دوست چرا از نظری اشک فشان
نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست
۳
روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق
طره ی یار چو شب لیک شب هجران نیست
۴
یار باز آمد و آشفتگی از دل نه برفت
این چه دردیست که دروی اثر از درمان نیست
۵
هر که روی تو ندیدست زگفتار نشاط
عجبی نیست که دروی اثری چندان نیست
۶
ناله ی بلبلش از جا نبرد دل چه عجب
هر کرا دیده به دیدار گلی حیران نیست
تصاویر و صوت

نظرات