
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۵
۱
ای نمودی از وجودت بود من
درد تو سرمایهٔ بهبود من
۲
در ز فیض خود به رخ بگشادیَم
هر چه را لایق بدیدی دادیَم
۳
از درت چون ساختم ساز سفر
کردم از آنجا چو آغاز سفر
۴
زاد راه و توشه و سرمایهام
هم تو خود دادی به قدر پایهام
۵
گر در این سودا زیان آوردهام
هر چه را بردم همان آوردهام
۶
گرچه عمرم صرف عصیان تو شد
ورچه عصیان هم به فرمان تو شد
۷
این زمان پیشت به پاداش گناه
نبودم غیر از زبانی عذرخواه
۸
از گناه خود ندارم هیچ بیم
طالب بخشش بود بیشک کریم
۹
بر کریمی تو اذعان کردهام
پیشت از جرم ارمغان آوردهام
نظرات