نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۳

۱

شاهد غیبی که خود مستور بود

بود خود آیینه، خود منظور بود

۲

عشق چون مشاطگی آغاز کرد

پرده از روی نکویش باز کرد

۳

از نخست آیینه‌ای پیشش نهاد

آینه از صورت خویشش نهاد

۴

عکس روی خویش در آیینه دید

گرچه از عکسش شد آیینه پدید

۵

بر جمالش حسنی از نو خواست عشق

رویش از هر گونه‌ای آراست عشق

۶

پس پریشان کرد زلف مشکبوی

در حجاب زلف پنهان کرد روی

۷

گرچه ما محروم از روی وییم

هم اسیر زلف دلجوی وییم

۸

تاکنون آیینه‌اش باشد به پیش

عشق میبازد همی با عکس خویش

۹

عاشق است او با صد استغنا و ناز

عشق کس دیده‌ست بی عجز و نیاز

۱۰

صبر از عکسش چو نتواند حبیب

عکس کی از اصل بتواند شکیب

تصاویر و صوت

نظرات