نظامی

نظامی

بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

۱

مجنون چو شنید پند خویشان

از تلخی پند شد پریشان

۲

زد دست و درید پیرهن را

کاین مرده چه می‌کند کفن را

۳

آن کز دو جهان برون زند تخت

در پیرهنی کجا کشد رخت

۴

چون وامق از آرزوی عذرا

گه کوه گرفت و گاه صحرا

۵

ترکانه ز خانه رخت بربست

در کوچگهِ رحیل بنشست

۶

دراعه درید و درع می‌دوخت

زنجیر برید و بند می‌سوخت

۷

می‌گشت ز دور چون غریبان

دامن بدریده تا گریبان

۸

بر کشتن خویش گشته والی

لاحول ازو به هر حوالی

۹

دیوانه‌صفت شده به هر کوی

لیلی لیلی زنان به هر سوی

۱۰

احرام دریده سر گشاده

در کوی ملامت اوفتاده

۱۱

با نیک و بدی که بود در ساخت

نیک از بد و بد ز نیک نشناخت

۱۲

می‌خواند نشید مهربانی

بر شوق ستارهٔ یمانی

۱۳

هر بیت که آمد از زبانش

بر یاد گرفت این و آنش

۱۴

حیران شده هر کسی در آن پی

می‌دید و همی‌گریست بر وی

۱۵

او فارغ از آنکه مردمی هست

یا بر حرفش کسی نهد دست

۱۶

حرف از ورق جهان سترده

می‌بود نه زنده و نه مرده

۱۷

بر سنگ فتاده خوار چون گِل

سنگ دگرش فتاده بر دل

۱۸

صافیْ تنِ او چو دُرد گشته

در زیر دو سنگ خرد گشته

۱۹

چون شمع جگرگداز مانده

یا مرغِ ز جفت باز مانده

۲۰

در دل همه داغ دردناکی

بر چهره غبارهای خاکی

۲۱

چون مانده شد از عذاب و اندوه

سجاده برون فکند از انبوه

۲۲

بنشست و به های‌های بگریست

کاوخ چه کنم؟ دوای من چیست؟

۲۳

آواره ز خان و مان چنانم

کز کوی به خانه ره ندانم

۲۴

نه بر درِ دیرِ خود پناهی

نه بر سرِ کویِ دوست راهی

۲۵

قرابهٔ نام و شیشهٔ ننگ

افتاد و شکست بر سر سنگ

۲۶

شد طبل بشارتم دریده

من طبل رحیل برکشیده

۲۷

ترکی که شکار لنگ اویم

آماجگه خدنگ اویم

۲۸

یاری که ز جان مطیعم او را

در دادن جان شفیعم او را

۲۹

گر مستم خواند یار، مستم

ور شیفته گفت‌، نیز هستم

۳۰

چون شیفتگی و مستی‌ام هست

در شیفته، دل مجوی و در مست

۳۱

آشفته چنان نی‌ام به تقدیر

که‌آسوده شوم به هیچ زنجیر

۳۲

ویران نه چنان شده‌ست کارم

که‌آبادی خویش چشم دارم

۳۳

ای کاش که بر من اوفتادی

خاکی که مرا به باد دادی

۳۴

یا صاعقه‌ای درآمدی سخت

هم خانه بسوختی و هم رخت

۳۵

کس نیست که آتشی در آرد

دود از من و جان من برآرد

۳۶

اندازد در دَمِ نهنگم

تا باز رهد جهان ز ننگم

۳۷

از ناخلفی که در زمانم

دیوانهٔ خلق و دیو خان‌ام

۳۸

خویشان مرا ز خوی من خار

یاران مرا ز نام من عار

۳۹

خونریز من خراب خسته

هست از دیت و قصاص رسته

۴۰

ای هم نفسان مجلس و رود

بدرود شوید جمله بدرود

۴۱

کان شیشهٔ می که بود در دست

افتاده شد آبگینه بشکست

۴۲

گر در رهم آبگینه شد خُرد

سیل آمد و آبگینه را برد

۴۳

تا هر که به من رسید رایش

نازارد از آبگینه پایش

۴۴

ای بی‌خبران ز درد و آهم

خیزید و رها کنید راهم

۴۵

من گم‌شده‌ام مرا مجویید

با گم‌شدگان سخن مگویید

۴۶

تا کی ستم و جفا کنیدم؟

با محنتِ خود رها کنیدم

۴۷

بیرون مکنید از این دیارم

من خود به گریختن سوارم

۴۸

از پای فتاده‌ام چه تدبیر

ای دوست بیا و دست من گیر

۴۹

این خسته که دل‌سپردهٔ تست

زنده به تو بِه که مردهٔ تست

۵۰

بنواز به لطف یک سلامم

جان تازه نما به یک پیامم

۵۱

دیوانه منم به رای و تدبیر

در گردن تو چراست زنجیر‌؟

۵۲

در گردن خود رسن میفکن

من بِه باشم رسن به گردن

۵۳

زلف تو درید هر چه دل دوخت

این پرده‌دری ورا که آموخت‌؟

۵۴

دل بردن زلف تو نه زور است

او هندو و روزگار‌ِ کور است

۵۵

کاری بکن ای نشان کارم

زین چَه که فرو شدم برآرم

۵۶

یا دست بگیر از این فسوسم

یا پای بدار تا ببوسم

۵۷

بیکار نمی‌توان نشستن

در کنج خطاست دست بستن

۵۸

بی‌رحمتم این چنین چه ماندی؟

«ارحم ترحم» مگر نخواندی؟

۵۹

آسوده که رنج بر ندارد

از رنجوَران خبر ندارد

۶۰

سیری که به گرسنه نهد خوان

خردک شکند به کاسه در نان

۶۱

آن راست خبر از آتش گرم

کاو دست دراو زند بی‌آزرم

۶۲

ای هم من و هم تو آدمیزاد

من خار خسک تو شاخ شمشاد

۶۳

زرنیخ چو زر کجا عزیز است‌؟

زان یک من ازین به یک پشیز است

۶۴

ای راحت جان من کجایی؟

در بردن جان من چرایی؟

۶۵

جرم دل عذرخواه من چیست؟

جز دوستی‌ات گناه من چیست؟

۶۶

یک‌شب ز هزار شب مرا باش

یک رای صواب گو خطا باش

۶۷

گردن مکش از رضای این کار

در گردن من خطای این کار

۶۸

این کم‌زده را که نام کم نیست

آزرم تو هست هیچ غم نیست

۶۹

صفرای تو گر مشام سوز است

لطفت ز پی کدام روز است‌؟

۷۰

گر خشم تو آتشی زند تیز

آبی ز سرشک من بر او ریز

۷۱

ای ماه نواَم ستارهٔ تو

من شیفتهٔ نظارهٔ تو

۷۲

به گر به توام نمی‌نوازند

ک‌آشفته و ماه نو نسازند

۷۳

از سایه نشان تو نپرسم

کز سایهٔ خویشتن بترسم

۷۴

من کار ترا به سایه دیده

تو سایه ز کار من بریده

۷۵

بردی دل و جانم‌، این چه شور است‌؟

این بازی نیست دست زور است

۷۶

از حاصل تو که نام دارم

بی‌حاصلی تمام دارم

۷۷

بر وصل تو گرچه نیست دستم

غم نیست چو بر امید هستم

۷۸

گر بیند طفل تشنه در خواب

کاو را به سبوی زر دهند آب

۷۹

لیکن چو ز خواب خوش براید

انگشت ز تشنگی بخاید

۸۰

پایم چو دو لام خم‌پذیر است

دستم چو دو یا شکنج‌گیر است

۸۱

نام تو مرا چو نام دارد

کاو نیز دو یا دو لام دارد

۸۲

عشق تو ز دل نهادنی نیست

وین راز به کس گشادنی نیست

۸۳

با شیر به تن فروشُد این راز

با جان به درآید از تنم باز

۸۴

این گفت و فتاد بر سر خاک

نظارگیان شدند غمناک

۸۵

گشتند به لطف چاره سازش

بردند به سوی خانه بازش

۸۶

عشقی که نه عشق جاودانی است

بازیچهٔ شهوت جوانی است

۸۷

عشق آن باشد که کم نگردد

تا باشد از این قدم نگردد

۸۸

آن عشق نه سرسری خیال است

کاو را ابد الابد زوال است

۸۹

مجنون که بلند نام عشق است

از معرفت تمام عشق است

۹۰

تا زنده به عشق بارکش بود

چون گل به نسیم عشق خوش بود

۹۱

واکنون که گلش رحیل یاب است

این قطره که ماند ازو گلاب است

۹۲

من نیز بدان گلاب خوشبوی

خوش می‌کنم آب خود دراین جوی

تصاویر و صوت

خمسهٔ نظامی به تصحیح حسن وحید دستگردی » تصویر 322

نظرات

user_image
سونیا
۱۳۸۸/۰۸/۲۳ - ۰۹:۱۴:۴۰
فیلم دل شکسته رو که دیدم خیلی دوست داشتم این ابیات رو پیدا کنم.بر سنگ فتاده خوار چون گلسنگ دگرش فتاده بر دلصافی تن او چو درد گشتهدر زیر دو سنگ خرد گشته
user_image
نازلی
۱۳۸۹/۱۱/۱۸ - ۰۹:۴۸:۴۴
من هم پس از دیدن فیلم دل شکسته خیلی مایل بودم این شعرو پیدا کنم!چه شعر زیبایی واقعا
user_image
mobina joooooooooooooooon
۱۳۹۰/۱۰/۱۴ - ۰۶:۱۸:۴۷
Ali boooooooooooood va hast....mersi.....
user_image
حامد حسن پور
۱۳۹۰/۱۲/۱۵ - ۱۲:۱۷:۰۴
من خیلی کنجکاو بودم که داستان لیلی ومجنون را بدونم.چون خیلی عاشق دوست دخترم هستم.
user_image
لیلی
۱۳۹۱/۰۱/۰۷ - ۰۳:۱۷:۲۲
جالبه انگار همه از دیدن فیلم دل شکسته به این سایت هدایت می شن! چون من هم از دیدن همین فیلم و در جستجوی همین ابیات به این جا رسیدم. زیباست. بسیار زیباست.
user_image
شروین
۱۳۹۱/۰۲/۰۸ - ۰۵:۲۸:۳۷
آری زیباستبسیار زیباست.قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه ی اشکال.
user_image
شروین
۱۳۹۱/۰۲/۰۸ - ۰۵:۳۳:۴۹
از لیلی خانم تقاضا می کنم جواب بدن.من منتظرم.
user_image
پگاه
۱۳۹۱/۰۳/۱۰ - ۱۶:۵۳:۴۶
فوق العادست این شعر...
user_image
محمد
۱۳۹۱/۰۳/۱۶ - ۱۰:۵۵:۰۷
منم دل شکسته رو دیدم!ولی تصمیم داشتم لیلی و مجنون رو کامل بخونم اما تا وسطاش بیشتر نخوندم!پیشنهاد میکنم حتما کامل بخونید این منظومه رو ...
user_image
فاطی
۱۳۹۱/۰۴/۱۲ - ۰۴:۰۶:۵۵
اگر با من بودش میلی / چرا ظرف مرابشکست لیلیفیلم دل شکسته هم دل بعضی هارو شاد کرد و من دل بعضی هارو شکوند اما فیلم قشنگی بود
user_image
کامبیز
۱۳۹۱/۰۵/۱۴ - ۱۶:۴۷:۱۲
واقعا زیباست خیلی زیباست زبونم بند اومده ای کاش الان عاشقی یامون این طوری بود دوست دختر من به خاطر همین شعرا ولم کرد
user_image
مهدی
۱۳۹۱/۰۵/۲۸ - ۰۹:۰۰:۲۶
سلام.منم مثل بقیه تو فیلم دلشکسته جذب این شعر شدم.مخصوصا این چند بیت:بر سنگ فتاده خوار چون گلسنگ دگرش فتاده بر دلصافی تن او چو درد گشتهدر زیر دو سنگ خرد گشتهچون شمع جگر گداز ماندهیا مرغ ز جفت باز ماندهدر دل همه داغ دردناکیبر چهره غبارهای خاکی..نشست و به هایهای بگریست.....مرسییییییییییییییی
user_image
ramin
۱۳۹۱/۱۱/۱۶ - ۰۷:۰۲:۳۷
شعر بسیار زیبایی است
user_image
یاسمین
۱۳۹۳/۰۱/۲۴ - ۰۸:۵۰:۲۶
قشنگ بود
user_image
سعید
۱۳۹۳/۰۲/۱۴ - ۱۶:۵۳:۱۴
واقعا خیلی جالبه همه ما بعد فیلم ارزش این شعرا رو بیشتر دونستیم.راستی این شعری هم که استاد شکیبایی گفت رو خیلی دوست دارم:شیشه پنجره را باران شست از دل تنگ من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست...
user_image
مهدی
۱۳۹۳/۰۳/۰۸ - ۰۴:۰۷:۰۱
بسیار زیبا بود
user_image
محمد رضا
۱۳۹۳/۱۱/۲۳ - ۱۵:۴۰:۱۰
سلام به همه خیلی جالبه منم با فیلم دل شکسته جذب این اشعار شدم خیلی عالی بود خوشحالم که اون فیلم رو بارها دیدم بعدشم این اشعارو پیدا کردم
user_image
علیرضا
۱۳۹۳/۱۱/۳۰ - ۱۶:۵۳:۰۰
سلام. منم فیلم دل شکسته رو دیده بودم و فقط همون قسمت بنشست و به های های بگریست یادم بود که سرچ کردم و اینجا رو پیدا کردم. واقعا شعر قشنگیه
user_image
علیرضا
۱۳۹۳/۱۱/۳۰ - ۱۶:۵۶:۱۰
اما اگه اشتباه نکنم توی فیلم میگفت کآخر چه کنم دوای من چیست
user_image
علیرضا
۱۳۹۴/۰۱/۱۸ - ۰۲:۰۷:۴۱
پیشنهاد میکنم فیلم heer ranjha رو ببینید خیلی زیباتر از دل شکسته هست و معنی تمام شعرهای لیلی و مجنون داخلش هست
user_image
علی
۱۳۹۴/۰۲/۱۹ - ۱۴:۵۵:۱۳
با سلام البته من بعد از دیدن فیلم نبوئ که علاقه مند شدم به لیلی و مجنون بلکه وقتی عاشق شدم علاقه پیدا کردم مخصوصا از این قطعه شرو شد که میگه دانست که دل اسیر دارد دردی نه دوا پذیر دارد از عمر من هرچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای
user_image
الهه
۱۳۹۴/۰۲/۲۵ - ۰۶:۱۸:۳۹
سلام من فکر کردم که فقط خودم با فیلم دلشکسته رفتم دنبال لیلی و مجنون.. این شعر عالیه من اولین بارم بود که شعر از لیلی و مجنون خوندم.
user_image
افسون
۱۳۹۴/۰۸/۱۶ - ۲۳:۲۷:۵۹
از روزی که در کتاب فارسی اول دبیرستان با این شعر نظامی آشنا شدم و بی اختیار از بر شدم؛ شعرهای لیلی و مجنون با روح و روانم درآمیخت و وقتی هم که عاشق شدم، این اشعار رو با گوشت و خونم درک کردم.... واقعا زیباست... دانست که دل اسیر دارد دردی نه دوا پذیر دارد....واقعا عشق به جز وصال درمونی نداره امیدوارم همه ی عاشقا درمون بشن
user_image
محمد پرهازه
۱۳۹۴/۰۹/۰۵ - ۱۳:۴۱:۳۸
چو گشته از مرگ لیلایش خبر دار. گریبان چاک کرد تا روی دامان. بدید آنجا یکی کودک فتاده دو دست خود ز غم بر هم نهاده. سراغ تربت لیلی از آن جست. سپس کودک بخندید و به او گفت. که ای مجنون تو را گر عشق بودی تمنایی دگر کی می نمودی. برو اندر بیابان جستجو کن زهر خاکی کفی بردار و رو بو کن. ز هر خاکی که بوی عشق بر خاست یقین دان تربت لیلی همان جاست. والی آخر. واقعا سعر زیبایی بود من عاشق شعرهای لیلی و مجنونم
user_image
مجتبی خراسانی
۱۳۹۴/۰۹/۰۶ - ۱۰:۲۳:۵۱
بسم الله الرحمن الرحیمشنیدستم که مجنون دل افکار/چه شد از مردن لیلی خبر دارگریبان چاک زد با آه و افغان/به سوی تربت لیلی شتاباندر آنجا کودکی دید ایستاده/به سر عمامۀ مشکین نهادهنشان مرقد لیلی از او جست/پس آن کودک برآشفت و بدو گفتکه ای مجنون تو را گر عشق بودی/ز من کی این تمنا می نمودی؟برو در این بیابان جستجو کن/ز هر خاکی کفی بردار و بو کنز هر خاکی که بوی عشق برخاست/یقین کن تربت لیلی در آنجاستهزار سال گذشت از مصیبت مجنونهنوز مردم صحرا نشین سیه پوشندبابا فغانی شیرازی
user_image
صادق اسماعیلی
۱۳۹۵/۰۹/۱۱ - ۰۱:۰۷:۲۳
فاصله ای بین و و رود هست که اینجا رعایت نشدهای هم نفسان مجلس ورودبدرود شوید جمله بدرود*ای هم نفسان مجلس "و رود"
user_image
صادق اسماعیلی
۱۳۹۵/۰۹/۱۱ - ۰۱:۱۱:۱۲
از سایه نشان تو نه پرسمکز سایه خویشتن می‌بترسمدر مصرع دوم "خویش" صحیح است
user_image
بهرام ناهد
۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۰۰:۲۷:۰۸
بیت "ای هم نفسان مجلس و رود بدرود شوید جمله بدرود" در برنامه گلهاب رنگارنگ 528 توسط استاد شهیدی این گونه خوانده شده :ای هم نفسانِ محفل مارفتید ولی نه از دل ما
user_image
متین
۱۳۹۶/۰۴/۰۱ - ۰۸:۱۶:۴۰
"عشقی که نه عشق جاودانیستبازیچه شهوت جوانیست"این بیت دالّ بر این مطلب هست که عشق مجنون به لیلی فراتر از عشق های زمینی تعریف می شود. اصولا عشق به جنس مخالف، زاییده نیاز کوتاه مدت انسان برای خاموش ساختن غریزه همسرگزینی است. لذا نظامی در همین شعر که از عشق سخن گفته این بیت را هم در انتها آورده است.
user_image
پدرام افشین‌فر
۱۳۹۶/۱۲/۲۷ - ۱۸:۵۸:۳۱
درود بر دوستان ادیب...من به دنبال شاعر اصلی بیت معروف اگر بامن نبودش هیچ میلی...چرا ظرف مرا بشکست لیلی..بودم...اما توی اشعار نظامی هم این بیت رو ندیدم...هنوز موفق نشدم نام شاعر رو پیدا کنم کسی هست کمکم کنه؟!
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۱۲/۲۷ - ۱۹:۱۵:۱۲
پدرام جاناگر بامن نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلیاز جامی ست در هفت اورنگزنده باشی
user_image
رها
۱۳۹۷/۰۳/۲۳ - ۰۵:۵۸:۵۴
من شاعرم و شیفته شعرهای نظامی من هم با مشاهده فیلم دلشکسته علاقه مند به خواندن این شعر شدم از شما بابت قرار دادن این شعر درسایت تون سپاسگذارم
user_image
وحید
۱۳۹۷/۰۴/۲۳ - ۱۵:۴۹:۳۸
ااا همه آره !؟ ماهم آره فیلم دلشکسته رو دیدم اومدم اینجا واقعا عجب فیلمی بود چندبار دیدم هنوزم پاکش نکردم
user_image
رضا سامی
۱۳۹۷/۰۵/۰۸ - ۰۹:۵۴:۰۶
به جای (( کز سایه خویشتن می‌بترسم )) باید (( کز سایۀ خویشتن بترسم )) نوشته شود.
user_image
پدرام ملکی
۱۳۹۸/۰۲/۱۸ - ۰۷:۴۶:۳۵
درود بر شما به نظر می رسد واژه (آتش) در بیت زیرنادرست ضبط شده است و صورت درست(آنش)است:هر بیت که آمد از زبانش/بر یاد گرفت این و آتش(آنش)
user_image
علی خوشبین
۱۳۹۸/۱۱/۲۱ - ۱۶:۴۶:۴۳
منم از فیلم دلشکسته به این سایت کشیده شدممن از فیلم ها و بازیگر های ایرانی متنفرمولی دل شکسته رو 100بار دیدماصلا جزو آخرین فیلم هایی بود ک اصالت داشتبعد اون دیگ عموما تقلید از کارگردان های آخرجی هست و بس
user_image
علی
۱۳۹۸/۱۱/۲۱ - ۱۷:۳۳:۳۲
او فارغ از آنکه مردمی هستدنیای حرف است و به طیفی وسیع از معانی قابل تفسیر
user_image
فاطمه تسلیم
۱۳۹۹/۱۲/۲۴ - ۱۳:۰۶:۲۷
سلام در نگارش این بیت اشتباه خوانده می‌شود که صحیح آن به صورت ذیل است:این خسته که دل‌سپرده‌ی توستزنده به تو نه، به که مرده‌ی توست
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۱۲/۲۴ - ۱۴:۳۲:۱۵
گرامی تسلیماین خسته که دل سپرده تستزنده به تو ب‍ِه که مرده تست
user_image
رضا عزیزی نهندر
۱۴۰۰/۰۹/۱۵ - ۱۲:۱۳:۰۶
سلام دوستان این قسمت از شعر لیلی و مجنون که توی فیلم دلشکسته توسط استاد کوثری خونده می شد منو از خود بیخود کرد. فیلم رو دانلود کردم و بارها و بارها نگاهش کردم.هربار فیلم رو می بینم تا به این قسمت اون برسم و اشعار توی ذهنم بازم زنده بشن.ازتون ممنونم که زحمت درج این مثنوی زیبا در پیجتون رو کشیدید.☺
user_image
ارسلان سنجابی
۱۴۰۲/۰۵/۱۸ - ۰۸:۰۷:۲۹
دقیقا من هم با فیلم دلشکسته به این سایت هدایت شدم