نظامی

نظامی

بخش ۵۱ - داستان کودک مجروح

۱

کودکی از جملهٔ آزادگان

رفت برون با دو سه همزاد‌گان

۲

پای چو در راه نهاد آن پسر

پویه همی‌کرد و درآمد به سر

۳

پایش از‌آن پویه درآمد ز دست

مهر دل و مهره پشتش شکست

۴

شد نفس‌ِ آن دو سه همسال او

تنگ‌تر از حادثهٔ حال او

۵

آنکه ورا دوست‌ترین بود گفت

در بُنِ چاهیش بباید نهفت

۶

تا نشود راز چو روز آشکار

تا نشویم از پدرش شرمسار

۷

عاقبت اندیش‌ترین کودکی

دشمن او بود در ایشان یکی

۸

گفت همانا که در این همرهان

صورت این حال نماند نهان

۹

چونکه مرا زین همه دشمن نهند

تهمت این واقعه بر من نهند

۱۰

زی پدرش رفت و خبردار کرد

تا پدرش چارهٔ آن کار کرد

۱۱

هرکه در او جوهر دانایی است

بر همه چیزیش توانایی است

۱۲

بند فلک را که تواند گشاد‌؟

آنکه بر او پای تواند نهاد

۱۳

چون ز کم و بیش فلک درگذشت

کار نظامی ز فلک برگذشت

تصاویر و صوت

خمسهٔ نظامی به تصحیح حسن وحید دستگردی » تصویر 1438

نظرات

user_image
حمید
۱۳۸۷/۱۰/۱۳ - ۲۳:۱۱:۱۳
برای رعایت وزن شعر لطفاً اصلاح شود:هرکه درو جوهر دانائیست = ... دانایی استبر همه چیزیش توانائیست = ... توانایی است
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
امیرعباس بهارفر
۱۳۹۰/۱۱/۲۹ - ۱۵:۱۳:۵۵
بیت دوم این بوده که شما ننوشتینش:پای چو در راه نهاد آن پسر پویه همی کرد و درآمد به سر
user_image
امیرحسین فتاحی
۱۳۹۱/۱۱/۰۴ - ۰۶:۰۶:۳۷
وقتی به متن اصلی اینشعر نگاه میکنم خیلی بیتها را ننوشتید.لطفا اصلاح کنید.ممنون
user_image
فاطمه مرجانی
۱۳۹۱/۱۱/۱۲ - ۱۲:۱۲:۵۶
سلام خسته نباشیددر کتاب مخزن الاسرار دقیقا همین شعر نوشته شدهولی در کتاب فارسی سوم راهنمایی بیت دوم بیتیست که اقای بها رفرنوشتندودوبیت اخرهم اصلا نیست و به جای ان ای نبیت نوشته شده است:دشمن دانا که غم جان بود بهتر از ان دوست که نادان بود
user_image
محمد حنیفه نژاد
۱۳۹۲/۱۰/۲۳ - ۰۷:۵۳:۳۸
مهردل و مهره ی پشتش شکست مهردل ، به فتح میم و سکون ی و را یعنی استخوانی سینه که جلو دل را قلب را می پوشاند ، مهردل و مهره ی پشتش شکست یعنی در اثر افتادن استخوان مهردل و مهره ی پشتش شکست ، ولی در کتب راهنمایی متاسفانه این مهردل را به کسر میم نوشته اند و باید معنی براش بتراشیم که درست هم در نمی اد
user_image
حنیفه نژاد
۱۳۹۴/۱۰/۲۹ - ۱۶:۰۷:۴۱
هر که در او جوهر دانایی است :در گذشته و شاید امروزه هم آهنگران وقتی می خواستند ، شمشیر یا داس بسازند ، اول آهن را می کوبیدند و میان آن را می شکافتند و بعد تیغۀ نازکی از فولاد را در لای آن قرار داده و آن را در کوره به شدت گرم کرده و می کوبیدند و آن تیغه فولادی در میان آهن می ماند و لبۀ برنده تیغه را تشکیل می داد و ارزش شمشیر به آن تیغه بستگی داشت ، و اگر شمشیری آن تیغه فولادی خوب را داشت تیغ جوهر دار بود .هر که در او جوهر دانایی است : در این مصرع وجود انسان مثل شمشیر است و دانایی جوهر آن شمشیر و هرکه این جوهر را در خود دارد ، مثل تیغی برنده است
user_image
مرصاد
۱۳۹۵/۱۲/۰۲ - ۱۱:۰۱:۴۳
با سلام بیت دشمن دانا که غم جان بود/بهتر از آن دوست که نادان بوددر شعر وجود ندارد.دلیلش را مو خواهم...
user_image
امیر
۱۳۹۶/۱۰/۰۱ - ۰۸:۰۵:۵۲
سلام.از نظر بنده بیت دوم که:پای چو در راه نهاد آن پسرپویه همی کرد و درآمد به سرباید اضافه بشه. دلیلش هم اینه که بیت بعد نوشته شده"پایش ازان پویه درآمد ز دست" اما مشخص نشده کدام پویه؟ این بیت شعر رو واضح میکنه.
user_image
عارفی
۱۳۹۶/۱۱/۰۶ - ۱۶:۱۶:۵۵
این شعر ایراداتی داره.چرا بهترین دوستش گفت که باید در چاه بیاندازمش .چه رازی در بین بوده وچرا از پدرش شرمسار میشوند.آیا چاره کار این بوده که یک بچه ای که زمین خورده را در چاه انداخت.
user_image
مهسا
۱۳۹۸/۰۳/۰۶ - ۱۵:۳۲:۱۷
راستش من شنیدم که در عبارت جوهر دانایی، منظور از جوهر همون گوهر هست که درواقع جمع جوهر همون جواهر هست پس میتونیم در نظر بگیریم وقتی رفته توی زبان عربی از گوهر به جوهر تغییر پیدا کرده.از این رو جوهر دانایی یک تشبیه بلیغ اضافیه که دانایی رو به یک گوهر تشبیه کرده که هرکس دانا باشه درواقع به نوعی ثروتمند نیز هست
user_image
محمد حنیفه نژاد
۱۳۹۸/۰۷/۱۷ - ۰۳:۴۹:۲۸
درست است که جوهر معرب گوهر است اما شکل های گوناگون یک واژه در زبان معنی جداگانه ای می یابد مثلا شما خودنویس خود را با جوهر پرمی کنید نه با گوهر، جوهر در کنار خودنویس مایع رنگینی است که پمپ خودنویس را با آن پر می کنیم ،شمشیر جوهر دار هم داریم جوهر شمشیر تیغه فولادی نازکی است که در میان آهن قرار می گیرد و به آن برش و موثر بودن را می دهد.در این بیت یک استعاره مکنیه داریم و آن ویژگی بارز داشتن جوهر را که در اصل مال شمشیر است به انسان می دهیم و دانایی هم به همان جوهر تشبیه شده است.
user_image
Z
۱۳۹۹/۱۲/۲۴ - ۱۲:۲۱:۵۵
ببخشید وزن این شعر چی هست؟
user_image
محسن خطیبی
۱۴۰۲/۰۹/۱۹ - ۱۷:۵۱:۱۳
با سلام جای بیت دوم خالیه اگه بیت پیش زمینه بیت سوم یا همان بیت دوم نوشته نشه این پرش کج سلیقه کاملا مشهوده پای چو در راه نهاد ان پسر پویه همی کرد و درآمد به سر در بیت سوم میگه پایش از آن پویه ..... مرجع ضمیر آن مشخص نیست! باید بیت دوم نوشته بشه تا مرجع ضمیر مشخص بشه ممنون