
عبید زاکانی
باب ششم در حلم - مذهب منسوخ
حلم، عبارت از بردباری است. قدما حلیم کسی را گفتهاند که نفس او را سکون و طمانینتی حاصل شده باشد که غضب به آسانی تحریک او نتواند کرد، و اگر مکروهی بدو رسد در اضطراب نیفتد. از حضرت رسالت مروی است که «الحلم حجاب الآفات» لفظ حلیم را چون مقلوب کنی ملح شود، و از اینجا گفتهاند که «الحلم ملح الاخلاق» شاعر حلم ممدوح را بدین سیاق ستوده:
۲
شکست از بار حلمت کوه را پشت
که بر جا ماند همچون مبتلایی
۳
یکی ناچار گردد قابل کسر
دو ساکن را چو باشد التقایی
تصاویر و صوت


نظرات