عبید زاکانی

عبید زاکانی

بخش ۳ - غزل

۱

خم ابروی او در جان فزائی

طراز آستین دلربائی

۲

خدا از لطف محضش آفریده

به نام ایزد زهی لطف خدائی

۳

به غمزه چشم مستش کرده پیدا

رسوم مستی و سحر آزمائی

۴

ز کوی او غباری کاورد باد

کند در چشم جانها توتیائی

۵

چو بنماید رخ چون ماه تابان

برو پیشش گدائی کن گدائی

تصاویر و صوت

کلیات عبید زاکانی (شامل: رساله دلگشا، قصائد، غزلیات، قطعات، رباعیات، عشاقنامه) با مقدمهٔ شهریار یاربخت (نوذر اصفهانی) - عبید زاکانی - تصویر ۱۴۷

نظرات

user_image
محمدحسن سورانی
۱۳۹۱/۱۲/۰۵ - ۰۳:۵۷:۵۵
مصراع دوم بیت دوم ایراد وزنی دارد
user_image
حسین
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۹:۱۴:۵۹
ایراد وزنی ندارد، اگر آن را «بنامیزد» بخوانیم.
user_image
آزاد
۱۳۹۹/۰۲/۲۰ - ۱۲:۱۶:۰۲
دوست ارجمند "حسین" صحصیح می فرمایند : در حقیقت واژه «بنامیزد» به معنای چشم بد از او دور باد، در گذشته و در میان آثار شاعران پارسی گوی بارها استفاده شده است مانند: مزین کرده مجلس مان نگاریبنامیزد زهی شیرین و زیبا "انوری" و یا :بنامیزد بنامیزد نگه کن تا توان بودنغلام آنچنان روئی که گل رنگ آرد از رویش ."نظامی" .