عبید زاکانی

عبید زاکانی

بخش ۳۳ - در خاتمهٔ کتاب

۱

به بهتر طالع و فرخنده‌تر فال

دوم روز رجب در نون الف ذال

۲

به نظم آوردم این درد دل ریش

به هر کس باز گفتم قصهٔ خویش

۳

دو هفته هفتصد بکر از عماری

برآوردم چو خاطر کرد یاری

۴

غرض آن بود کین ابیات دلسوز

کند صاحبدلی بر من دعائی

۵

ببخشد حق بر این دلسوزی من

بود کان ماه گردد روزی من

۶

سخن سازان که دل پرنور دارند

غم دیوانه را معذور دارند

۷

حدیثم چون ندارد رنگ و بوئی

که خواهد کرد او را جستجوئی

۸

ز ما دانا دلان معنی نجویند

دماغ آشفتگان آشفته گویند

۹

کنون وقت است اگر کوتاه گیرم

سوی خاموش گشتن راه گیرم

۱۰

کسی را پای دل در گل مبادا

چنین کار کسی مشکل بادا

تصاویر و صوت

کلیات عبید زاکانی (شامل: رساله دلگشا، قصائد، غزلیات، قطعات، رباعیات، عشاقنامه) با مقدمهٔ شهریار یاربخت (نوذر اصفهانی) - عبید زاکانی - تصویر ۱۷۶

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۵/۰۲/۲۴ - ۱۱:۱۹:۳۸
بیت چهارم به این صورت است متاسفانه جا افتاده:غرض آن بود کین ابیات دلسوز/ بدست بی دلان افتد یکی روزو در ادامه بیت دیگری هست:مگر از سوز دل روزی به جائی/کند صاحبدلی بر من دعائی
user_image
Roya
۱۳۹۸/۰۷/۱۲ - ۱۵:۱۳:۰۶
سلام و سپاس از گردانندگان سایت پربار گنجور.بیت آخر واژه پایانی باید "مبادا" باشد. لطفا تصحیح شود. متشکرم.