
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۲۲۸ - الخوف
۱
قد کنت اقول لا ابالی بجفا
کردیم چنانک می بنوشم زوفا
۲
الآن اذاصبّ من الحبّ صفا
ترسم که کدورتیش باشد زقفا
تصاویر و صوت


نظرات