
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۲۴۵ - الخوف
۱
هرگز به وصال چون تو یاری برسم
بیرون زغمت به هیچ کاری برسم
۲
زین سان که منم میان دریای فراق
هرگز بینی تا به کناری برسم
تصاویر و صوت


نظرات