
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۶
۱
دل گفت که ای جانِ من آن زهره کِراست
کز خاکِ درِ تو توتیا یارد خواست
۲
از ذات منزّهی و از عیب جدا
تو پاکی و بر تو « قُلْ هُوَ اللَّهُ » گُواست
تصاویر و صوت

نظرات