
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۱۶۱
۱
در عالم فقر میر و سلطان هیچ است
در درویشی ملک سلیمان هیچ است
۲
گر نفس تو را به این و آن بفریبد
در گوش مکن عشوهٔ آن کان هیچ است
تصاویر و صوت


نظرات